این پست رو میخوام اگه خدا بخواد مرتب آپش بکنم یا شماره های دیگه ای بهمین منوال بذارم اگه روزی یه آیه بخونیم و تدبر و تفکر درش بکنیم و در عمل هم مقید باشیم کلی تغییر در یک ماه و یکسال و . . . در شیوه زندگیمون خواهیم داشت که به نفعمونه.
لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا
آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ
وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ
اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند [و] كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كردهاند هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشند دوست بدارند در دل اينهاست كه [خدا] ايمان را نوشته و آنها را با روحى از جانب خود تاييد كرده است و آنان را به بهشتهايى كه از زير [درختان] آن جويهايى روان است در مىآورد هميشه در آنجا ماندگارند خدا از ايشان خشنود و آنها از او خشنودند اينانند حزب خدا آرى حزب خداست كه رستگارانند.
پیام آیه روشنه اونایی که مسلمانند و ایمان به خدا و . . . دارن نمیتونن کافران و مشرکان رو دوست داشته باشن( اونایی که الان خواننده های خارجی رو بیشتر از پدر و مادرشون دوست دارن کلاهشون رو قاضی کنن!!)
واگه روزی یه حدیث یاد بگیریم هر ماه سی حدیث یاد میگیریم واگه بهشون عمل کنیم نور علی نور میشه
1- مُحَمّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَلَوِيّ وَ عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ
عَنِ الْمُخْتَارِ بْنِ مُحَمّدِ بْنِ الْمُخْتَارِ الْهَمْدَانِيّ جَمِيعاً عَنِ الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ
أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَدْنَى الْمَعْرِفَةِ فَقَالَ الْإِقْرَارُ بِأَنّهُ لَا إِلَهَ غَيْرُهُ
وَ لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا نَظِيرَ وَ أَنّهُ قَدِيمٌ مُثْبَتٌ مَوْجُودٌ غَيْرُ فَقِيدٍ وَ أَنّهُ لَيْسَ كَمِثْلِهِ
شَيْءٌ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 115 رواية: 1 منبعی که من ازش کپی کردم
ترجمه :
فتح بن يزيد گويد: از حضرت ابوالحسن عليهالسلام راجع بكمترين حد خداشناسى پرسيدم: فرمود: اقرار داشتن باينكه جز او خدائى نيست و مانندى (در صفات) و نظيرى (در الوهيت) ندارد و او قديم است و پا برجا، موجود است و گم نشدنى و اينكه چيزى مانندش نيست.
وقت نماز ظهر و عصر (مـساله 737) اگر چوب يا چيزى مانند آن را, بطور عمودى در زمين هموار نصب كنند صبح كه خورشيد بيرون مى آيد, سايه آن بطرف مغرب مى افتد وهر چه آفتاب بالا آيد اين سايه كم مى شود و در شـهـرهاى ما در اول ظهر شرعى (2) به آخرين درجه كمى مى رسد وظهر كه گذشت , سايه آن بـطرف مشرق بر مى گردد وهر چه خورشيد رو به مغرب مى رود سايه زيادتر مى شود.
بنابراين وقـتى سايه به آخرين درجه كمى رسيد ودو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت , معلوم مى شود ظهر شرعى شده است ولى در بعضى شهرها مثل مكه كه گاهى موقع ظهر سايه به كلى از بين مى رود, بعد از آن كه سايه دوباره پيدا شد معلوم مى شود ظهر شده است .
(مـسـالـه 738) چـوب يـا چيز ديگرى را كه براى معين كردن ظهر به زمين فرومى برند شاخص گويند.
رساله توضيح المسائل با تجديد نظر و اضافات آيت الله العظمی لطفالله صافی گلپايگانی (مد ظله العالى)
:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسبها: قرآن کریم, یک آیه, تدبر در قرآن, قرآن و زندگی, عمل به قرآن, تفکر در قرآن, فکر, حدیث, سخن بزرگان, اصول کافی, مسئله فقهی, فقاهت, علم دین, توضیح المسائل, مسائل شرعی,