نشانه های مومنین
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مىبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون كشتهاى است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهى] آنان [خدا] كافران را به خشم دراندازد خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده دادهاست
---------------------------------------------
راهنمايى طفل چهار ماهه
روزى ابوسفيان وارد شهر مدينه شد تا آن كه با رسول خدا صلى الله عليه و آله ملاقات كند و با حضرت تجديد عهد و ميثاق نمايد؛ وقتى اجازه ورود خواست ، حضرت رسول او را نپذيرفت .
پس ابوسفيان نزد امام علىّ عليه السلام آمد و از وى تقاضا كرد تا واسطه شود و رسول اللّه صلوات اللّه عليه او را بپذيرد.
امام اميرالمؤ منين عليه السلام اظهار داشت : پيامبر خدا هر تصميمى كه گرفته باشد از تصميم خود باز نمى گردد.
در همان موقع امام حسن مجتبى عليه السلام كه در سنين چهار ماهگى بود و در آن مجلس نيز حضور داشت ، با همان حالت كودكانه جلو آمد و يك دست خود را روى بينى ابوسفيان و يك دست ديگرش بر ريش او گذارد و سپس فرمود: اى پسر سخر! بگو: ((لا إ له إ لاّ اللّه ، محمّد رسول اللّه )) تا آن كه نزد جدّم - رسول خدا صلى الله عليه و آله - تو را شفاعت كنم و آن بزرگوار تو را بپذيرد.
ابوسفيان از ديدن چنين جريانى متحيّر شد و ساكت ماند.
مشاهده چنين صحنه اى شگفت آور، اظهار نمود: ستايش خداوندى را كه در ذرّيه محمّد صلى الله عليه و آله طفلى همانند يحيى بن زكريّا عليه السلام قرار داد، كه در طفوليّت اين چنين حكيم و سخنور باشد و افراد را راهنمائى و به سوى سعادت و خوشبختى هدايت نمايد(1).
همچنين آورده اند:
يكى از اصحاب پيامبر عظيم القدر اسلام صلى الله عليه و آله - به نام يَعْلى - حكايت كند:
روزى آن حضرت را به ميهمانى دعوت كرده بودند، من نيز همراه آن حضرت به راه افتادم .
در بين راه ، امام حسن عليه السلام را مشاهده كرديم كه مشغول بازى با ديگر بچّه ها است ، پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله با سرعت به سوى فرزندش ، حسن مجتبى عليه السلام رفت و خواست او را در آغوش گيرد كه گريخت و به سمتى ديگر رفت .
حضرت رسول صلوات اللّه عليه نيز مى خنديد و به دنبالش از سمتى به سمت ديگر مى رفت ، تا آن كه سرانجام وى را در آغوش گرم خود گرفت و به سينه چسبانيد و بوسيدش ؛ سپس دستى بر سر و صورت او كشيد و فرمود:
حسن پاره تن من است و من نيز از او هستم ؛ و خداوند دوست دارد هر كه او را دوست بدارد.(2)
1:الخرايج والجرايح : ج 1، ص 236، ح 1، بحارالا نوار: ج 43، ص 326، ح 6.
2: بحارالا نوار: ج 43، ص 306، ح 66.
منبع آنلاین:40حدیث و 40 داستان از امام حسن مجتبی علیه السلام تالیف عبدالله صالحی
---------------------------------------------------------
منبع آنلاین:رساله توضيح المسائل با تجديد نظر و اضافات آيت الله العظمی لطفالله صافی گلپايگانی (مد ظله العالى) - ۳ -
چند مسئله از وضو
(مساله 305) كسى كه در كارهاى وضو وشرايط آن - مثل پاك بودن آب و غصبى نبودن آن - خيلى شك مى كند, بايد به شك خود اعتنا نكند.
(مـسـاله 306) اگر شك كند كه وضوى او باطل شده است يا نه , بنا مى گذارد كه وضوى او باقى اسـت .
ولـى اگر بعد از بول استبرا نكرده ووضو گرفته باشد وبعد از وضو رطوبتى از او بيرون آيد كه نداند بول است يا چيز ديگر, وضوى او باطل است .
(مساله 307) كسى كه شك دارد وضو گرفته يا نه بايد وضو بگيرد.
(مـسـاله 308) كسى كه مى داند وضو گرفته وحدثى هم از او سر زده , مثلا بول كرده , اگرنداند كـدام جلوتر بوده , چنانچه پيش از نماز است , بايد وضو بگيرد.
و اگر در بين نمازاست احتياط آن اسـت كـه نـمـاز را تـمام كند وبا وضوى ديگر اعاده كند و اگر بعد از نمازاست نمازى كه خوانده صحيح است وبراى نمازهاى بعد بايد وضو بگيرد.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسبها: نشانه های مومنین در قرآن, امام حسن علیه السلام, مسائلی از وضو,